آیت الله هاشمی شاهرودی زمانی که به ریاست قوه قضائیه برگزیده شد، اعتراضهایی را به رویّه ی سابق قضایی کشور وارد کرد. او دیدگاههایی داشت که می توانست نظام قضائی کشور را با تحوّلی مثبت مواجه کند. وی با ساختار نظام زندان مخالف بود. آیت الله شاهرودی معتقد بود که در اسلام، زندان وجود ندارد مگر در مواردی خاص. او گفته بود که: "زندان یک مجازات اسلامی نیست. نظر فقهی من این است که زندان یک مجازات ثانوی و محدود در سیستم نظام کیفری اسلامی است. زندان به عنوان مجازات نیست. شاید به عنوان یک اقدام تأمینی و تربیتی باشد. اینکه یکی را ببرند در اتاقی بایکوت کنند هزینه بدهند کار غلطی است." (سید محمود هاشمی شاهرودی، حقوق شهروندی، ص13) وی حتی زندان را از مواریث نظامهای طاغوتی می دانست و اینگونه ادعا میکرد که: به نظر من کل زندانهایی که در کشورهای اسلامی در دوران خلفا ایجاد شده است، بخاطر خوی طاغوتی حکام جور بوده است که از طاغوتهای قبلی خود گرفتهاند و ادامه دادهاند.( همان، ص14)
شاهرودی با استناد به سیره ی پیامبر(ص) عنوان میکرد که زندان در زمان پیامبر و امیرالمؤمنین نبود و برای مسائل مالی کسی را حبس نمی کردند. اما ما در قوانین خود زندان را به عنوان مجازات باز کردیم، در حالی که این با فقه ما سازگاری ندارد. وی گفته بود که دنیای جدید هم رفته رفته به همین سمت میرود و زندان را از نظام قضائی خود حذف میکند. اما هاشمی شاهرودی مدعی شده بود که این روند در کشورهای غربی از آنجا که نظامهایی طاغوتی هستند، به این زودی محقق نمیشود.(همانجا) وی انتظار میبُرد که این مهم در نظام الهی و اسلامی فراگیر شود و زندان حذف شود.
شاهرودی که اینگونه زندان را مخالف با فقه و مرام اسلامی میدانست، در خصوص زندانهای انفرادی نیز اعتراض داشت. او گفته بود که از رئیس سازمان زندانها خواسته ام که همه زندانهای انفرادی را تخریب کند و آنها را به صورت اتاقهای بزرگ با شرایط و امکانات لازم در آورد. (همان، ص17)
شاهرودی با برخی از رفتارها در خصوص متهمان نیز مخالف بود. در این خصوص گفته بود که: "چه ومی دارد وقتی متهم بازجویی میشود، چشمهای او بسته باشد؟ در پروندههایی که با چشمِ باز بازجویی کردیم، خیلی بهتر به ثمر رسید و خیلی بهتر جرم کشف شد تا پرونده هایی که متهم را چشم بسته و با خشونت بازجویی کردند." (سخنرانی در جلسه معاونین دادگستری تهران، 12/9/82) وی سپس تحذیر داده بود که اینگونه رفتارها نشانه ی اقتدار قوه ی قضائیه نیست؛ "هر که خیال میکند اقتدار قاضی و دستگاه قضائی در چشم بستن و بازجویی شبانه کردن و این قبیل برخوردهاست، در اشتباه فاحشی است". (همانجا) آیت الله هاشمی شاهرودی همچنین اعتراض کرده بود که: "در پرونده های فساد اقتصادی، با آلبوم عکس متهم چه کار دارید؟ به اتاق خواب او چه کار دارید؟" (حقوق شهروندی، ص20)
از مواردی که شاهرودی بر آن تآکید داشت، حضور طرفین دعوا نزد قاضی بود. وی از این مسأله گلایه کرده بود که گاهی قاضی حکمی را صادر میکند بدون اینکه هر دو طرف دعوا در دادگاه حضور داشته باشند. او توجه داده بود که در مواردی که از دستگاه حکومتی شکایت میشود، قاضی می باید طرف ضعیف را در نظر داشته باشد. به تعبیر او: "قاضی باید نشان بدهد که دنبال حق و عدالت است حتی اگر علیه حاکمیت باشد. نه اینکه تا یک گزارشی از یک دستگاه حکومتی آمد، بگوید حق با این است و اصلاً به طرف آن اجازه دفاع ندهد. برعکس قاضی در اینجا بایستی طرف ضعیف را بگیرد، مگر اینکه برایش قطعی شود که محق نیست. باید ارباب رجوع احساس کند که قاضی در پی حق است و جانب طرف قوی را نمی گیرد." (همانجا)
این ایده ها و نظریات هاشمی شاهرودی البته دلربا و شایسته ی اعتناست. اما تا تحقق عینی و عملی آن راهی طولانی و بسی دشوار در پیش است. همین ایده ها می تواند همیشه در پیش روی نظام قضائی قرار گیرد و در جهت تحقق آن قدم بردارد.
درباره این سایت